فصل دوم پایان نامه معمولا با عناوینی مانند مبانی نظری تحقیق، ادبیات تحقیق و … مطرح می شود. این فصل به خصوص در رشته های مدیرت، روانشناسی و حسابداری بخش زیادی از مراحل انجام پایان نامه ارشد و رساله دکترا را به خود اختصاص می دهد. هدف اصلی نگارش فصل دوم پایان نامه، گردآوری ادبیات، پیشینه و سوابق داخلی و خارجی تحقیق بر اساس منابع معتبر جدید می باشد. در این فصل تئوری‌ها و مفاهیم اساسی که در زمینه تحقیق استفاده می‌شوند توضیح داده می شود و پژوهشگر باید به تفصیل مفاهیم علمی پایه و مستندات مرتبط با موضوع تحقیق را تشریح کند تا بتواند مفهوم مورد نظر خود را به خواننده منتقل کند. همچنین با توجه به حساسیت هایی که نسبت به درج مطالب تکراری در پایان نامه ها وجود دارد، لازم است که تا جای ممکن، از مطالب جدید و ادبیات خودتان در نگارش این فصل استفاده کنید که درصد همانندجو پایان نامه بالا نرود. جهت آشنایی با سامانه همانندجو می توانید مقاله راهنمای استفاده از سامانه همانندجو را مطالعه بفرمایید.
مهمترین نکات جهت تدوین فصل دوم پایان نامه
توجه به نکات زیر نقش مهمی در نگارش اصولی فصل دوم پایان نامه دارد:
- دانشجویان لازم است که از استانداردهای دانشگاه محل تحصیل خود آگاه باشند و در هنگام تدوین این فصل اصول نگارشی را رعایت کنند.
- فصل دوم پایان‌نامه معمولا حجم زیادی دارد و معمولا ۲۰ الی ۵۰ صفحه برای این فصل در نظر گرفته می شود.
- با توجه به حجم زیاد این فصل، دقت شود که مطالب از هدف اصلی خود خارج نشوند و انسجام و پیوستگی و دسته‌بندی مطالب نیز حفظ شود.
- مطالبی گردآوری شده باید شامل اطلاعات جدید و معتبر باشند و برای این امر بهتر است از منابع کتابخانه‌ای مانند مقالات، کتاب ها و مجلات معتبر استفاده کرد.
- وجود منابع جدید (ترجیحا ۵ سال اخیر) به پایان نامه اعتبار می‌بخشد، اثرگذاری موضوع پایان‌نامه را بیشتر می‌کند و بر صحیح بودن ساختار مطالب صحه می‌گذارد.
- مطالعه بخش مبانی نظری فصل دوم های موجود در پایان‌نامه‌های موفق می تواند شما را با اصول و سبک نگارش این فصل آشنا کند به طوری که در نهایت، محتوایی شفاف و قابل درک ارائه شود. جهت آشنایی با نمونه فصل دوم پایان نامه (مبانی نظری) می توانید به بخش ادبیات و مبانی نظری مراجعه بفرمایید.
بخش های فصل دوم پایان نامه
به طور معمول فصل دوم پایان نامه از ۵ بخش اصلی مقدمه، مبانی نظری تحقیق، پیشینه تحقیق، معرفی سازمان یا جامعه مورد مطالعه و خلاصه و جمع بندی تشکیل می شود.
مقدمه
فصل دوم مانند سایر فصول پایان نامه بهتر است که با یک مقدمه شفاف شروع شود. در مقدمه ابتدا در مورد موضوع پژوهش صحبت می شود و در ادامه می توان به بخش بندی فصل دوم و مطالب گردآوری شده در هر بخش پرداخته شود.
مبانی نظری تحقیق
مبانی نظری را می توان به عنوان بخش اصلی فصل دوم پایان نامه در نظر گرفت. در این قسمت همه نظریه های موجود در رابطه با موضوع پایان نامه به ترتیب روند تکامل آنها بیان می شود و به بررسی متغیرهای تحقیق و ذکر تئوری های حاکم بر آن ها و گسترش فرضیه‌های مطرح شده در تحقیق خود بپردازد. جهت آشنایی با شیوه تدوین فرضیه و سوال پژوهش به مقاله نحوه نوشتن سوال و فرضیه در تحقیق مراجعه بفرمایید. هر کدام از متغیرهای تحقیق از چند زیر عنوان جداگانه تشکیل می شود که در هرکدام از زیربخش ها مبانی مربوط به آن ارائه می گردد. بررسی جوانب زیر می تواند کمک کند که تیترهای مناسبی را برای مبانی نظری پروژه خود در نظر بگیرید:
- بررسی نظریه‌ها
- نقد نظریه‌ها
- تعیین نوع نظریه مبنایی پژوهش
- بررسی جوانب تئوری انتخاب شده
- بررسی تاریخچه رویکرد مورد نظر
- معرفی صاحب نظران رویکرد منتخب
- معرفی متغیرهای تحقیق از دیدگاه صاحب نظران
- ارزیابی اصطلاحات و مشخص کردن آنها برای متغیرها
- جمع‌بندی یکپارچه و منطقی مبانی نظری
بنابراین با توجه به توضیحات ارائه شده، در بخش مبانی نظری تحقیق، همه نظریه‌های مرتبط با موضوع پایان‌نامه به ترتیب روند تکاملی‌شان مطرح می‌شوند. همچنین برای روشن شدن مفاهیم نظری متغیرهای تحقیق باید مفاهیم اصلی مشخص و با استناد به آثار معتبر به صورت علمی تشریح شوند.
معرفی سازمان یا جامعه مورد مطالعه
در این بخش به صورت دقیق سازمان مورد مطالعه و یا جامعه ای که قرار است مورد بررسی قرار گیرد معرفی می شود. بهتر است اطلاعات این بخش در راستای هدف تحقیق باشد و از ذکر توضیحات اضافی اجتناب شود.
پیشینه تحقیق
با توجه به مقایساتی که در بخش پیشینه تحقیق بین تحقیق شما و سایر تحقیقات از جنبه هایی نظیر، هدف، نویسندگان، روش تحقیق، نتایج تحقیق و … صورت می گیرد، این بخش توسط اساتید دانشگاهی با دقت مورد توجه قرار می گیرد. پیشینه تحقیق به بررسی تحقیقات داخلی و خارجی می پردازد که به خصوص در سال های اخیر در حیطه موضوع پایان نامه انجام شده است. ذکر دقیق منابع و ترتیب به کار گیری آن ها در این بخش بسیار پر اهمیت بوده و باید تا جای ممکن از منابع معتبر استفاده کرد. ترتیب به کار گیری منابع در این فصل به گونه ای است که یا ابتدا از منابع قدیمی تر شروع شده و در ادامه به ترتیب تاریخ انتشار منابع پیش می رود، یا به صورت عکس آن پیش می رود. نکته مهم در نگارش این فصل این است که، نگارش فصل دوم پایان نامه صرفاً انتخاب چند رفرنس مختلف و چسباندن آن ها به هم نیست و باید در انتخاب منابع نهایت دقت به خرج داده شود تا منابع به هم مرتبط باشند.
خلاصه و جمع بندی
بهتر است در پایان فصل دوم پایان نامه، یک بخش را تحت عنوان جمع بندی در نظر گرفت و ادامه مسیر پایان نامه را مشخص کرد. این بخش خلاصه‌ای از آن چه در فصل دوم ذکر شده می باشد. بنابراین با نگارش این بخش گزارشی کوتاه از فصل دوم پایان نامه در اختیار مخاطبان قرار داده خواهد شد.
نمونه فصل حاضر با عنوان “بررسی تاثیر قابلیت های گرایش استراتژیک بر عملکرد صادراتی صنایع غذایی“ مورد بررسی قرار گرفته است. در هر بخش به نحوه صحیح نگارش متن اشاره شده است. شما عزیزان می توانید با الگو قرار دادن آن با نحوه نگارش فصل دوم آشنا شوید. لازم به ذکر است، از آنجایی که حجم مطالب این فصل بسیار بالا می باشد، به بخش هایی از نحوه نگارش این فصل در پروژه فوق اشاره شده است.
مقدمه
صادرات یک فعالیت تجاری ضروری برای اقتصاد ملی بهشمار می‌رود. افزایش رقابت از یکسو و تغییرات مداوم از سوی دیگر سازمانها را با شرایط پیچیده‌ای روبه‌رو می‌کند که یادآور نیاز به استراتژی و برنامه بلندمدت است. این نیاز در سازمانهای صادرکننده نیز به قوّت خود باقی است و چه بسا بیش از دیگر سازمانها که فقط در سطح ملی فعالیت میکنند، وجود داشته باشد. ایجاد رویکرد و برنامه‌ریزی بلندمدت و استراتژیک، در مدیران تمام بخش‌های شرکت و همچنین با ایجاد گروههای جمع‌آوری و توزیع اطلاعات از نیازهای مصرف‌کنندگان و حرکات رقبا در محیط تلاطمی و رقابتی کنونی می‌تواند راهکاری ضروری برای بهبود عملکرد صادراتی شرکت‌ها باشد. بنابراین مدیران سازمانها باید محیطی را فراهم آورند تا ریسکپذیری رایج شود. ایجاد روحیه ریسکپذیری در میان مدیران تمام بخش‌ها باعث ترغیب آنها به خلاقیت و نوآوری میشود و همواره در تلاش و پیگیری فرصت‌های جدید برمی‌آیند. به مدیران پیشنهاد میشود با تشکیل جلسات طوفان مغزی در شرکت برای جذب ایده‌های خلاق، ابتکار عمل را در بازار برای ورود به بازارهای نوظهور بهدست گیرند. همچنین با ایجاد روحیه مشتری‌مداری و تکریم ارباب‌رجوع در مقام راهبردی در حیطۀ بازاریابی در جهت‌گیری استراتژیک می‌توانند موجب بهبود و ارتقای عملکرد صادراتی شوند.
با توجه به مطالب بیان شده، فصل حاضر در ۵ بخش ارائه می شود. بخش اول، مبانی نظری مربوط به عملکرد صادراتی؛ بخش دوم، مبانی نظری مربوط به قابلیت های گرایش استراتژیک، در بخش سوم، سازمان مورد مطالعه، در بخش چهارم، پیشینه داخلی و خارجی و در نهایت در بخش پنجم، جمع بندی فصل دوم انجام می شود.
۲-۱- مبانی نظری عملکرد صادراتی
۲-۱-۱- مفهوم صادرات
از دیدگاه اقتصادی، صادرات عبارت است از بخشی از تولیدات داخلی که به سایر کشورها صادر می شود و از جمله مهم ترین متغیرهای اقتصادی است که نسبت به تغییرات بهره وری حساسیت زیادی نشان می دهد. صادرات یکی از مهمترین عوامل موثر بر رشد اقتصادی است (گالاگدارا[۱] و همکاران، ۲۰۲۰). به عبارت دیگر، صادرات، ارتباط و کار کردن با بازارهای حرفه ای و حرفه های بازار در آن سوی مرز و نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است (نوری و نعمتی، ۱۳۹۲).
چنانچه صادرات در اقتصاد کشوری شکل بگیرد نتایج زیر را درپی دارد:
- طبیعی است که می توان ظرفیت های بدون استفاده را به کار گرفت.
- دسترسی مصرف کنندگان به محصولات ارزانتر بیشتر می شود و به تبع آن رفاه آنها افزایش می یابد.
- این استراتژی موجب هدایت اقتصاد در جهت تولید و فروش محصولاتی می شود که کشور در تولید آن ها دارای مزیت نسبی است (بخشی و همکاران، ۱۴۰۱)
برای اینکه تولیدات ملی هر کشور، بتواند در عرصه های بین المللی با کالاهای سایر کشورها رقابت کند لازم است در زمینه ارتقای کیفیت کالاها، بسته بندی مناسب، کاهش قیمت تمام شده در مقایسه با کالاهای مشابه در بازارهای جهانی و بازاریابی کشور- کالایی اقدامات مهمی صورت گیرد. حذف حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی مواد اولیه و واسطه ای وارداتی مورد استفاده در تولید کالاهای صادراتی، معافیت پرداخت عوارض و مالیات برای کالاهای صادراتی و معافیت از اخذ گواهی های مختلف برای صادرات، اقداماتی در جهت کاهش قیمت تمام شده، خلق مزیت نسبی، کاهش تشریفات اداری و تقویت انگیزه ها برای جهش صادرات غیر نفتی از جمله فعالیت هایی است که علاوه بر افزایش سهم ایران در تجارت جهانی، زمینه های رقابت در بازارهای جهانی را فراهم خواهد کرد. افزایش توان رقابت کالاهای صادراتی در بازارهای بین المللی و استفاده از مزیت های نسبی جدید در جهش صادرات غیر نفتی ضروری است. تقویت بنیه رقابت تولید داخلی در بازارهای جهانی مستلزم توجه به چند نکته است. ارتقای کیفیت کالاها متناسب و مطابق با استانداردهای قابل قبول جهانی، بسته بندی مناسب، شکیل و مشتری پسند، کاهش قیمت تمام شده و همسانی با قیمت کالاهای مشابه در بازارهای بین المللی و مدیریت بازار (بازاریابی) از نکات مهم است که برای بهره گیری از مزیت های نسبی موجود و ایجاد مزیت های نسبی جدید جهت رقابت پذیری کالاهای تولیدی ضرورت دارد. با این حال فقدان یک استراتژی صنعتی که بتوان با توجه به امکانات موجود برنامه های توسعه را بر آن اساس استوار ساخت موجبات انحراف از اهداف کلی رشد اقتصادی و تامین رفاه اجتماعی و بهبود سطح زندگی مردم را فراهم می آورد.
۲-۱-۲- اهمیت صادرات
در دو دهه گذشته صادرات به عنوان یک فعالیت بازرگانی حیاتی در اقتصاد ملی کشورها رشد سریعی داشته و روند جهانی شدن بازارها اهمیت زیربنایی درک رفتار و عملکرد شرکت ها در بازارهای صادراتی را بیشتر کرده است. ساختار تجارت صادراتی انواع مختلف محصولات تأثیرات متفاوتی بر مفاهیمی چون نوآوری دارد (سای و همکاران[۲]، ۲۰۲۰). از این رو، شناسایی عواملی که موجب تدوین بهترین و مناسب ترین استراتژی صادرات و بهبود عملکرد صادرات شود، ضروری به نظر می رسد. بیش تر مطالعات انجام شده در مورد استراتژی صادرات بر پیوند مستقیم و مرتبط بین عوامل استراتژیک سازمان و بهبود عملکرد صادرات تأکید دارد. تقویت صادرات غیر نفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی و افزایش اشتغال را به همراه دارد (حاجی پور و همکاران، ۱۴۰۰).
صادرات به معنی فروش بین المللی کالا و خدمات به خارج از مرزهای کشور تولید کننده و ورود ارزهای خارجی به داخل یک جریان ورودی در اقتصاد کلان کشور محسوب می شود.در اقتصاد کلان و چرخه جریان نقدی کشور بعد از تولید به عنوان دومین عامل استراتژیک عرضه اقدام می نماید. در هر اقتصادی چه پیشرفته و چه در حال توسعه تولید و صادرات وابستگی متقابل با یکدیگر دارند و به صورت زنجیره ای به هم وابسته اند چرا که افزایش یکی موجب افزایش دیگری شده و بر عکس اهمیت روز افزون استقلال از درآمدهای نفتی به دلیل نوسانات و بی ثباتی قیمت و تقاضای جهانی نفت که درآمدهای دولت و اقتصاد کشور را به شدت تحت تاثیر عوامل برون زا قرار می دهد باعث شده است تا نقش صادرات غیر نفتی فراتر از ابزاری برای کسب درآمدهای ارزی مطرح شود، به نحوی که نظر بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران اقتصاد به سمت تحلیل وضعیت موجود صادرات غیر نفتی معطوف شده است. مشکلات ناشی از اقتصاد تک محصولی و اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی، اقتصاد کشور را به شدت تحت تاثیر عوامل خارجی از جمله نوسانات بهای جهانی نفت قرار داده است.کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی در بعضی مواقع به روشنی اثرات منفی اتکای بیش از حد اقتصاد کشور به درآمدهای نفت را نشان داده و در واقع هشدارهای صاحب نظران اقتصادی کشور را بر جسته ساخته است. بی تردید عدم تحقق درآمدهای پیش بینی شده دولت از محل صادرات نفت نه تنها بر اجرای طرح های مختلف و اقتصاد کشور تاثیر خواهد گذاشت، بلکه بر آینده اقتصاد و برنامه ها و طرح ها اثرات منفی مضاعفی خواهد داشت.ودر نتیجه موجب بروز مشکلات عدیده در بخش های مختلف اقتصاد کشور خواهد گردید از طرفی یکی از عوامل مهم دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار، رونق صادرات است که مهم ترین هدف سیاست گذاری در بخش تجارت خارجی را تشکیل می دهد (ایمانی، ۱۳۹۹)…
۲-۲- مبانی نظری قابلیت های گرایش استراتژیک
۲-۲-۱- مدیریت استراتژیک
مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم و برجسته سازمان است که توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیطهای خارج از سازمان، اتخاذ میشود. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامه‌ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست.
مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آینده‌نگر، جامع‌نگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکت‌های رقیب، بازارها، قیمت‌ها، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، توزیع‌کنندگان، دولت‌ها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیین‌کنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده می‌توانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک» خواهد بود. حوزه مدیریت استراتژیک اهمیت قابلیت های تخصصی را به عنوان رکن اساسی برای دستیابی به مزیت رقابتی و پایه ای قوی برای بقای سازمان تأیید می کند (هامدان و همکاران[۳]، ۲۰۲۳)
مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می‌دهد که به شیوه‌ای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت‌هایش به گونه‌ای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنش‌ها، واکنش نشان دهد) و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد. متخصصان مدیریت استراتژیک راز بقا و موفقیت سازمان ها در بازار فرارقابتی امروز را در ایجاد، حفظ و تداوم مزیت رقابتی پایدارمی دانند (طالقانی و پوران منجیلی، ۱۴۰۲)
۲-۲-۲- قابلیت های استراتژیک
شرکت هایی که در محیطهای پرتلاطم امروزی فعالیت میکنند با تقاضاها و نیازهای پیش بینی نشده بیشتری از سوی مشتریان روبرو می شوند، در چنین محیطی توجه به مشتریان و نظارت و مقایسه اقدامات رقبا می تواند به عنوان عاملی مهم درجهت موفقیت یک واحد تجاری به شمار آید. به منظور رویارویی با شرایط بازاری کنونی، شرکت ها ناگزیر از بکارگیری استراتژی های جامع تری هستند تا بتوانند بر منابع سازمان سرمایه گذاری های لازم را انجام دهند. توجه به بازارگرایی می تواند باعث بیشتر آماده بودن سازمان های کنونی در رویارویی با شرایط متلاطم بازار امروزی شود تا بتوانند اطلاعات لازم در ارتباط با بازار کسب کنند، با توجه به تحقیقات انجام شده این نوع بازارگرایی زمانی می تواند برای سازمان ها بعنوان مزیت رقابتی باشد که باارزش و غیر قابل تقلید باشد و بطور کلی این نوع رفتار بازارگرایی منجربه از بین رفتن توانایی شرکت ها در نوآوری می شود. در سال های اخیر، با توجه به سرعت بالای تغییرات در بازارهای رقابتی، بهبود عملکرد سازمانی یکی از مهمترین اهداف مدیران می باشد. به همین دلیل بکارگیری صحیح توانمندی ها و قابلیت های سازمانی یکی ازعوامل مهم در جهت افزایش عملکرد شناخته شده است (نایب زاده و همکاران، ۱۳۹۹).
در بازار رقابتی امروز ضرورت دارد که سازمان ها همواره باید یک گام جلوتر از رقبا باشند لذا سازمان ها تلاش می کنند که همواره مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند. فشارهای فزایند محیطی و تحولات فراگیر سازمانها را با چالش های گوناگونی مواجه ساخته است که ناکارآمدی نگرش ها، سیستم ها و ابزارهای مدیریتی قدیمی کاملا آشکار شده است چرا که با رویکردهای سنتی نمی توان در بازاری که تمامی قواعد حاکم بر آن عوض شده است به رقابت پرداخت. هر شرایطی ابزار خاص خود را می طلبد و طراحی سازمانی که بتواند نتایج عملکردی برتر، پایدار و فراتر از رقبا و انتظارات ذینفعان را فراهم نماید یک ضرورت است. نظریه‌های مختلفی پیرامون چگونگی دستیابی به مزیت رقابتی توسط محققان و اندیشمندان مدیریت استراتژیک مطرح شده است و دیدگاه قابلیتهای پویا که ارتباط نزدیکی میان کسب مزیت رقابتی و قابلیتهای سازمانی قائل است، یکی از روشن‌ترین نظریاتی است که درباره مزیت رقابتی در دنیای امروز کسب‌وکار ارائه شده است (جلالی و همکاران، ۱۴۰۰)…
۳-۲- معرفی سازمان مورد مطالعه
صنعت غذایی یک شبکه پیچیده و جهانی از مشاغل گوناگون است که بیشتر مواد غذایی مصرفی مردم جهان را تأمین می‌کند. عبارت «صنایع غذایی» مجموعه‌ای از فعالیت‌های صنعتی را شامل میشود که در تولید، پخش، تبدیل، تهیه، نگهداری، ترابری، صدور گواهینامه، فرآوری و بسته‌بندی مواد غذایی فعالیت دارند.
صنعت غذا امروزه بسیار گوناگون شده‌است و تولیدات آن از فعالیت‌های کوچک، سنتی و خانوادگی که بسیار پرمشغله هستند گرفته تا فرآیندهای صنعتی بزرگ، سرمایه‌بر و مکانیزه بسیار گسترده‌است. بسیاری از صنایع غذایی تقریباً به‌طور کامل به محصولات کشاورزی و دامپروری محلی یا ماهیگیری بستگی دارند…
۴-۲- پیشینه تحقیق
۱-۴-۲- پیشینه داخلی
کنجکاو منفرد و همکاران (۱۴۰۲) در پژوهشی موضوع « تأثیر قابلیتهای پویای صادراتی زعفران خراسان بر مزیت رقابتی و عملکرد با تأکید بر دانش صادراتی» را بررسی نمودند. این تحقیق از حیث نوع و ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که از لحاظ افق زمانی مقطعی است که در سال ۱۴۰۱ انجام شده است و روش جمع آوری اطلاعات نیز میدانی و پیمایشی است. در این راستا از پرسشنامه به منظور ابزار گرداوری داده ها استفاده شده است. پرسشنامه پژوهش پس از بررسی و تایید پایای و روایی آن بین نمونه پژوهش توزیع گردید. جامعه آماری این تحقیق واحدهای بازرگانی فعال در زمینه صادرات زعفران در استان خراسان می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر تاثیر مثبت و معنادار قابلیتهای پویای صادراتی (سازگاری صادراتی، نوآوری صادراتی، غیرقابل پیش بینی بودن و انعطاف پذیری) بر مزیت رقابتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق دانش صادراتی) است. همچنین مزت رقابتی نیز تاثیر معناداری بر عملکرد دارد. این پژوهش برای مدیران این حقیقت را روشن ساخته است که آنها با سرمایه‌گذاری بر روی قابلیت های پویای صادراتی می توانند به مزیت رقابتی و بهبود عملکرد دست یابند.
روستایی و شیرازیان (۱۳۹۸) در پژوهشی موضوع « بررسی نقش شدت کارآفرینی و گرایش استراتژیک بر ایجاد قابلیت های رقابت پذیری و عملکرد صادراتی» را بررسی نمودند. این تحقیق در نوع خود یک مطالعه ی کاربردی، کمی و پیمایشی بود که به صورت مقطعی اجرا شد. جامعه ی آماری این تحقیق کارکنان شرکت پتروشیمی ایلام به تعداد ۱۹۰۰ نفر بودند که نمونه ای ۳۷۲ عضوی از میان آنها به صورت تصادفی ساده و بدون جایگذاری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق پرسشنامه ی استاندارد بود که روایی و پایایی آنها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی بهره گرفته و با نرم افزار اسمارت پی ال اس اجرا شد. یافته ها نشان می دهند که شدت کارآفرینی بر گرایش استراتژیک، قابلیت های رقابت پذیری و عملکرد صادراتی تاثیر معناداری دارد. همچنین یافته ها موید آن هستند که گرایش استراتژیک بر قابلیت های رقابت پذیری و عملکرد صادراتی تاثیر معناداری دارد. نتایح همچنین نشان داد که قابلیت های رقابت پذیری بر عملکرد صادراتی تاثیر معناداری دارد…
۲-۴-۲- پیشینه خارجی
دگرو[۴] (۲۰۲۳) در تحقیقی به بررسی موضوع « تاثیر جهت گیری استراتژیک و قابلیت های لجستیک معکوس بر عملکرد سازمانی » پرداخت. بر اساس این پژوهش، اثرات جهت گیری استراتژیک و قابلیت های لجستیک معکوس بر عملکرد سازمان در مرور ادبیات نشان داده شده است. با توجه به شواهد موجود، مشخص می شود که هرچه یک سازمان از نظر استراتژیک بیشتر باشد، عملکرد اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن بالاتر است. به طور مشابه، در این فصل مشخص می شود که به دست آوردن قابلیت های لجستیک معکوس با کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت و رضایت مشتری، تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد.
بوسو و همکاران[۵] (۲۰۲۲) تحقیقی را تحت عنوان «تاثیر قابلیت های بازاریابی صادراتی بر عملکرد صادرات: نقش تعدیل کننده رقابت ناکارآمد» مورد بررسی قرار دادند. این تحقیق، از داده های اولیه دارای تاخیر و چند شکلی از ۱۶۲ شرکت صادر کننده صنعتی در جنوب صحرای آفریقا استفاده می کند تا به درک این موضوع کمک کند که چه زمانی قابلیت های بازاریابی صادراتی می توانند برای پیشبرد عملکرد صادراتی استفاده شوند. این مطالعه نشان می دهد که قابلیت پاسخگویی بازار، عملکرد بازاریابی را زمانی پیش می برد که همراه با قابلیت نوآوری محصول بکار گرفته شود. تاثیر مشترک قابلیت ها بر عملکرد صادراتی در سطوح بالای رقابت ناکارامد در محیط بازار صادراتی تضعیف می شود. این یافته ها نشان می دهند که توانایی بیشتر برای پاسخگویی به نیازهای صادراتی بازار و صلاحیت بیشتر در معرفی مفاهیم جدید در بازارهای صادراتی همیشه در بازاهای جنوب صحرای آفریقا سودمند نیستند، زیرا نتیجه ناشی از عملکرد صادراتی به درجات بالای رقابت ناکارآمد بستگی دارد…
۵-۲- خلاصه و جمع بندی
همانگونه که اشاره شد، امروزه تقویت صادرات غیر نفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن, رشد اقتصادی و افزایش اشتغال را به همراه دارد. در این فصل مبانی نظری مربوط به نقش قابلیت های گرایش استراتژیک در عملکرد صادراتی صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفت. یکی از راه های مهم و تاثیرگذار بر افزایش صادرات، بهبود عملکرد صادراتی بنگاه های تجاری است. صادرات نقش مستقیمی در توسعه و رشد اقتصادی کشور دارد. ازاین‌رو، در دنیای پرتلاطم و سرشار از رقابت کنونی، وجود رهیافتی مطمئن برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت در شرکت ها، می تواند شرکت را در مسیر تکامل و رشد همراهی کند و آن را به جایگاه مطلوب خود نزد مدیران و کارکنان آن برساند. با وجود پیشرفت‌های تجربی و نظری در زمینه استراتژی- عملکرد؛ هنوز توافق اندکی در مورد ماهیت و شکل تعامل این دو مفهوم وجود دارد.
همچنین شما عزیزان جهت آشنایی با فصول پایان نامه می توانید مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
دانلود رایگان نمونه چکیده پایان نامه
دانلود رایگان نمونه پروپوزال کمی
دانلود رایگان نمونه فصل اول پایان نامه
دانلود رایگان نمونه فصل سوم پایان نامه
دانلود رایگان نمونه فصل چهارم پایان نامه
دانلود رایگان نمونه فصل پنجم پایان نامه
[۱] Galagedara & et al
[۲] Cai & et al
[۳] Hamdan & et al
[۴] Çağlar Doğru
[۵] Kisses and al