0
0
Subtotal: ۰ تومان

سبد خرید شما خالی است.

روایت پژوهی (تحلیل روایت)

روایت پژوهی

روایت گویی فعالیت بسیار مهم است، زیرا روایت ها به افراد کمک می کند تا تجربیاتشان به صحنه هایی معنادار از یک داستان تبدیل شوند. این امر، مستلزم استفاده از روش های استدلال فرهنگی و ارائه محتوا است. روایت یک طرح اساسی برای پیوند دادن رویدادهای انسانی است که ترکیبی قابل درک را ایجاد می کند. روایت پژوهی در کنار گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد)، پدیدارشناسی، تحلیل تم (مضمون)، فرامطالعه و اقدام پژوهی یکی از مهمترین رویکردها در روش تحقیق کیفی می باشد.

این رویکرد از دو منظر طرح پژوهش و خروجی یک پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. طرح تحقیق برای گردآوری و تحلیل روایت افراد از تجربیاتشان در طول زندگی استفاده شده است و خروجی تحقیق به بیان تحقیق پژوهشی اشاره دارد که به صورت داستانی به مخاطب ارائه می شود. یکی از مهم ترین تفاوت های قوم نگاری با پژوهش روایی این است که هدف مردم نگاری بررسی و درک فرهنگ و معنای آن براساس مشارکت کنندگان مختلف (رفتار، ارزش، طرز تفکر و …) است. درحالی که در تحقیق روایی، هدف آن شناخت تجربیات فردی و معنای آنهاست. داده های روایی مانند انواع مختلف داستان ها به روش های مختلفی از جمله مصاحبه های نیمه ساختاریافته، زمینه های کامپیوتری، مکالمات نوشتاری، روش های قوم نگاری، و زمینه های کاربردی مانند درمان جمع آوری می شوند. مطالعات روایت زندگی، راهی قانع کننده برای آزمایش فرضیه ها ارائه می کند، زیرا آن ها پویایی های روانشناختی غنی در زندگی انسان را نشان می دهند.


چیستی روایت

تولان (۱۹۸۸)، روایت را توالی از پیش انگاشته شده رخدادهایی که به طور غیرتصادفی به هم اتصال یافته اند تعریف کرده است که طبق آن، هر روایت دو ویژگی دارد:

علیت و زمانبندی، تعریف ایجابی و حداقلی از روایت، توالی غیرتصادفی رخدادهای زنجیره مانند است. رخداد، وضعیت مفروضی را پیشفرض می گیرد که چیزی باعث تغییر در آن وضعیت پیشبینی شده است. توالی غیرتصادفی، حاکی از ارتباط هدفمند رخدادهاست، بنابراین روایت سازماندهی رابطه امور متوالی است که دارای عناصری مشترک بوده و مبتنی بر تغییر وضعیت ها باشد. رابطه هدفمند میان وضعیت ها بر تشخیص گوینده یا مخاطب استوار است.


روایت پژوهی

شکل انواع روایت

 انواع روایت

طبقه بندی های مختلفی برای روایت ارائه شده است. در اینجا این طبقه بندی ها در یک دسته بندی کلانتر قرار می گیرند. در دسته اول روایت از منظر هدف به دو نوع توصیفی و اکتشافی و در دسته دوم از منظر نحوه بیان روایت ها به پنج نوع تقسیم بندی می شود.

روایت پژوهی از منظر هدف

 روایت پژوهی از لحاظ هدف مطالعه به دو نوع توصیفی و اکتشافی تقسیم می شود.

در روایت پژوهی اکتشافی به دنبال چرایی بروز شده از رخدادها در داستان زندگی افراد است. هدف روایت پژوه در روایت پژوهی توصیفی، شرح مواردی از این قبیل است:

  1. به داستان زندگی افراد با یک گروه با بخش ها
  2. شرایطی که تحت آن یک خط داستان با مجموعه ای از رخدادهای متوالی و اهمیت آن رخدادها همراستا یا در تناقض با سایر خطوط داستان به وقوع می پیوندند.
  3. ارتباط بین داستان های انفرادی و ارزش فرهنگی آن ها
  4. کارکردی که صحنه های مشخصی از زندگی افراد در سیر داستان تک تک افراد ایفا میکند.
روایت پژوهی از منظر نحوه بیان

 ریچاردسون  بر اساس نحوه روایت، ۵ نوع روایت روزمره، زندگی نامه خودنوشت، زندگی نامه ای، فرهنگی و جمعی را معرفی می کند:

  1. روایت روزمره: در این نوع روایت، وقایع روزمره بیان می شود. افراد درباره تجربیاتشان در طول روز و هفته صحبت می کنند، چطور وقت خود را گذرانده اند و چه اتفاقاتی برایشان رخ داده است.
  2. روایت زندگی نامه خودنوشت: در این حالت، روایت یکی از وقایعی است که برای شخص رخ می دهد و به دیگران کمک می کند تا وارد فضای روایت شوند. افراد در این حالت تلاش می کنند تا خودشان را مجزا از دیگران نشان دهند و اقدامات خود را توجیه کنند.
  3. روایت زندگی نامه ای: داستان فرد از زبان فرد دیگری بیان می شود.
  4. روایت فرهنگی: در این حالت افراد از طریق روایت معانی موجود در یک بافت فرهنگی معین را مشاهده پذیر و آشکار می کنند. در این حالت، راوی مفاهیم و معانی مربوط به یک شرایط خاص پیوند می دهد.
  5. روایت جمعی: هر چهار نوع روایت قبلی را در بر دارد. این نوع روایت داستان افراد با قدرت پایین اجتماعی و حاشیه ای است. در این حالت فرد به یک گروه خاص متعلق می داند.

تاریخچه روایت پژوهی

نظریه روایت با در میان گذاشتن فرهنگ، جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت اکولوژی و اجتماعی زندگی روزمره تلاش کرده است حوزه شخصیت را از نو سامان ببخشد. از این منظر شخصیت، ماهیتی روانی ادبی به خود گرفته است. روانشناسی شخصیت به عنوان رشته ای که کارش مطالعه کلیت شخص و هدفش تبیین فردیت روا نشناختی انسان است، از دهه ۳۰ میلادی آغاز شد. آلپورت در سال ۱۹۳۷ با نگارش مقاله صفات، دو راه پیش پای مطالعات شخصیت گذاشت:

  • روش های قانون مدار
  • روش های فرد محور
مطالعه کنید:  نرم افزار آموس Amos به همراه آموزش نصب و فعالسازی

تا دهه ۶۰ میلادی دنیا به کام نظریه صفات بود، تا اینکه انتقادات نو رفتارگرایی والتر میشل با طرح مسئله موقعیت و اهمیت آن در شکل دهی رفتار، اعتبار نظریه صفات را به چالش کشید؛ به طوریکه در دهه های ۷۰ و ۸۰ اغلب محققان باور خویش را به صفات و شخصیت از دست داده بودند. از همین سال ها بود که داستان زندگی به منزله عنصری وحدت بخش و البته متمایز از صفات و شخصیت، جای خود را در مطالعات شخصیت باز کرد. شاید یکی از مباحثی که میدان را برای بحث روایت باز کرد، مسئله خود گزارش دهی و حافظ هگر و رویدادی بود؛ بستری که امکان طرح مسئله داستان زندگی را فراهم می کرد. ردِپای نظریه روایت را در کارهای فروید، یونگ، آدلر، موری و همچنین در مطالعات جروم برونر، میشل فوکو و پل ریکور می توان مشاهده کرد. اما هیچکدام، روایت را موضوع اصلی نظریه روا نشناختی قرار نداده بودند. طرح روایت به منزله نظریه ای منسجم در تحلیل شخصیت به اواخر دهه ۷۰ باز می گردد.


ماهیت روایت پژوهی

استفاده از روایت در پژوهش تجربه های انسانی از سنت طولانی به ویژه در ادبیات و تحقیق تاریخ برخوردار است و در طول چند دهه گذشته علاقه به استفاده از تحلیل روایت در رشته های مختلف از جانب مردم شناسی، روانشناسی، روانکاوی و جامعه شناسی افزایش یافته است. روایت ها همه جا هستند، آن ها خود زندگی اند و مایملک ما از آنچه همراه با خودمان فناپذیر است. آن ها توانایی انتقال تجربه های ما و تلاش ما برای تبدیل شدن به تاریخ هستند. ما به ندرت به روایت ها فکر می کنیم درحالی که زندگی ما به طور عمیقی با آن سروکار دارد. از نخستین روزهای عمر تا واپسین دم زندگی در مجموع های از داستان ها و قصه های و واقعیت ها به سر می بریم، که می شنویم یا می خوانیم و می بینیم… به عبارت دیگر، ما از نخستین روزهای حیاتمان در معرض روایت قرار داریم. ترانه ها و اشعار ساده که در دوران خردسالی یاد می گیریم و تکرار می کنیم همه گونه ای از روایت به شمار می روند و حتی مرگ ما نیز در روایت های ثبت، واقعیتی است که نمایان می شود مانند آگهی های ترحیم که چنین هستند.

رویکرد روایی بر مبنای فرضیات و قضایایی بنیادین بنا شده است:

  • مردم برای معنا بخشیدن به زندگی خود داستان هایی می سازند و درونی شان می کنند.
  • این داستان های خود زندگی نامه ای دارای معنای روانشناختی و قدرت بقای کافی به عنوان گزارش های روایی برای روایت به دیگران هست.
  • این گزارش ها روایی پژوهشگران به دست روانشناسان زمینه های چون درونمایه های محتوا، ویژگی های ساختاری، صفات کارکردی و دیگر طبقه های معانی روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی قابل تحلیل اند.

در این پژوهش، فرآیند تحقیق، استقرایی است. بدین معنی که محقق، پژوهش را با مشاهدات محسوس از پدیده مورد مطالعه آغاز نموده و در ادامه، تلاش می کند تا توصیفی انتزاعی یا نظری در باب پدیده مورد نظر ایجاد نماید. در مطالعه روایت زندگی، پدید های که مشاهده و تفسیر می گردد عموماً مجموعه روانشناختی غنی و دقیقی از داستان های خود زندگینامه ای است و اغلب از طریق مصاحبه با افرادی به دست می آید که داستان زندگی خود را با توجه به سؤال پژوهشگر روایت نموده اند. پژوهشگر به منظور یافتن پاسخ برای سؤال تحقیق، به بررسی و کاوش عمیق داستان ها می پردازد زیرا هیچ پاسخ از پیش تعیین شده برای سؤالات مسئله تحقیق موجود نیست و یا اگر جوابی وجود داشت دیگر نیازی به انجام تحقیق در بافت اکتشاف نبود هرچند پژوهشگران بر اساس مطالعات و تجربیات پیشین، در ذهن خود برای سؤال تحقیق پاسخ هایی دارند. به عبارت دیگر، هدف علمی پژوهش در بافت اکتشاف کسب بینش و فهمِ جدید است نه تأیید مقولات از پیش تعیین شده.

مطالعات کیفی، امکان درک عمیق تر و کامل تری از رفتار افراد می دهد و به نظر می رسد امروزه پژوهشگران بیشتر در مقایسه با گذشته از روش های کیفی استفاده می کنند. معرفی روش تحلیل روایت به عنوان یک روش شناسی کیفی می توان از اسباب آشنایی با این روش را برای علاقه مندان به پژوهش های کیفی و همچنین محققینی که می خواهند به کشف فرایند زندگی افراد، پژوهش های سلامت و اجتماعی دست یابند، مناسب باشد.

مطالعه کنید:  نحوه نگارش فهرست منابع و ماخذ پایان نامه

اهمیت روایت پژوهی

تحلیل روایت یا روایت پژوهی یکی از روش شناسی کیفی جدید است که بر داستان های زندگی به عنوان جوهره علوم مردم گرا تمرکز دارد. رویکردهای روایی تلاش می کنند تا به شیوه هایی که داستان ساخته می شود، برای چه کسی و چرا، و نیز گفتمان های فرهنگی که داستان از آن متکی است توجه کنند.

تحلیل روایت به طور فزایند های در مطالعات بهداشتی، آموزشی و علوم اجتماعی استفاده می شود و این استفاده به دو دلیل می باشد:

  1. ارزش منحصر به فرد روایت برای نمایش پدیده های اجتماعی که باعث غنا بخشیدن می شوند
  2. ارائه منبع مولد دانش در مورد معناهای که افراد در زمینه های اجتماعی، روزانه به خود نسبت می دهند.
روایت زیستی

 این نوع روایت به دنبال این است که شرکت کنندگان را از طریق گفتن داستان هایی درباره زندگی هایشان بدون پیش فرض در مورد اهمیت تجارب خاص، درگیر کند. ویژگی های رایج در تحقیق روایت زنده، مذاکره در مورد روابط، اهداف تحقیق، انتقال، و اینکه چگونه محقق و شرکت کنندگان در آن روابط مفید خواهند بود. روایت های زندگی شده به عنوان یک استراتژی رایج شناخته شد هاند که از طریق آن، برای مثال، بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی می توانند از طریق به اشتراک گذاشتن تجربیات، بیماری خود را مدیریت کنند.

 روایت درمانی

در مشاوره و روانشناسی استفاده می شود با این فرض که شفای سلامت روان یک موضوع شخصی است و با معانی منحصر به فردی که حول محور افراد ساخته شده است. به عنوان مثال اثربخشی روایت درمانی به عنوان یک درمان فردمحور بر شادی و اضطراب مرگ سالمندان و افراد مبتلا به زوال عقل را بررسی کردند و یافته ها نشان داد که روایت درمانی فردمحور بر افزایش شادی و کاهش اضطراب مرگ تأثیر مثبت دارد.

کاربرد تحلیل روایت در تحقیقات بهداشتی و علوم اجتماعی

در سال های اخیر، علاقه فزایند های به روش های روایی شناخت و درنتیجه افزایش استفاده از روش ها و تکنیک های تحقیق روایی وجود داشته است. با وجود اینکه تحقیقات روایی در رشته هایی مانند انسان شناسی، مشاوره، تاریخ و روانشناسی دارای سنت طولانی است، چرخش به روایت در سلامت نسبتا جدید است. تحقیقات روایتی در سلامت برای کمک به محققان در درک بیماران، روابط کارکنان پزشکی و بیمار یا سایر موضوعات مانند هویت و فرهنگ شخصی استفاده شده است. مسائل درمانی و بهداشتی را می توان از طریق فرآیند روایت بیان کرد.

روایت پژوهی دارای شیوه های متنوعی ازجمله؛ خود زیست نگاری، تاریخ زندگی و تاریخ شفاهی می باشد. در مطالعه روایت پژوهی کانون توجه داستان های نقل شده توسط افراد می باشد و تعریف مؤلف از زندگی خود است. این روش برای به تصویر کشیدن داستان ها یا تجارب زندگی یک نفر یا تعداد معدودی از افراد مناسب است. شیوه خود زیست نگاری شکلی از مطالعه روایت پژوهی است که در آن پژوهشگر تجارب زندگی فردی خود را نوشته و ثبت می کند.

شش دلیل اصلی استفاده تحلیل روایت یا روایت پژوهی برای پژوهشگران روانشناسی به گفته کارلس و داگلاس (۲۰۱۷):

  1. روایت پژوهی بینش های غنی از تجربیات زیستی ارائه می دهد.
  2. رویکردهای روایی معنای تجربه شخصی را روشن می کند.
  3. روایت، بینش هایی را در مورد مسیر زندگی در طول زمان ارائه می دهد.
  4. روایت اجازه می دهد تا بر هر دو جنبه شخصی و اجتماعی تمرکز شود.
  5. روایت، بینش هایی را در مورد چگونگی زندگی را به عنوان یک انسان تجسم یافته و زنده، احساس و تنفس ارائه می دهد.
  6. تحقیق روایی به تعامل اخلاقی نیاز دارد.

فرایند روایت پژوهشی

کلندینین و کانلی (۲۰۰۰) یکی از فرایندهای مناسب برای انجام روایت پژوهی را در قالب پنج مرحله مطرح کرده اند:

  1. اطمینان از تناسب مسئله پژوهش با طرح روایت پژوهی: روایت پژوهی برای زمانی مناسب است که محقق بخواهد داستان و روایت تفصیلی از زندگی واقعی یک یا چند نفر معدود به دست آورد.
  2. گزینش یک یا چند نفر – که داستان و روایت مورد نظر محقق را دارند و به بیان آن ها مایل دارند و سپس صرف زمان با آن ها برای گردآوری داده های لازم
  3. تدوین روایتشان: در این مرحله داده های کیفی از شیوه های مشاهده مشارکتی، مصاحبه، تحلیل اسناد و مدارک، عکس و استفاده می کند. بعد از بررسی این منابع، محقق تجربیات زندگی افراد را ثبت می کند. نمونه نقش مهمی در کیفیت روایت پژوهی دارد. تعیین تعداد افراد با روایت پژوهی از استاندارد خاصی پیروی نمی کند و منابع معتبر در این زمینه، توصیف خاصی ارائه نکرده اند. در صورتیکه محقق روایت پژوه درصدد تعمیم باشد باید حجم نمونه خود را افزایش دهد.
  4. گردآوری اطلاعات درباره بافت روایات: محقق روایت پژوه روایات انفرادی را در درون تجربیات شخصی مشارکت کنندگان (شغل، منزل)، فرهنگ آن ها (نژاد، قومیت) و بافت های تاریخی شان (زمان و مکان) قرار می دهد.
  5. تحلیل روایات مشارکت کنندگان و باز روایت آن ها در قالب چارچوب مناسب به نحوی که برای مخاطبان قابل درک باشد: باز روایی، فرایند سازماندهی مجدد روایات در قالب یک نوع چارچوب عمومی است. این چارچوب شامل گردآوری روایات، تحلیل آن ها برای یافتن عناصر کلیدی داستان (مانند زمان، مکان، موضوع اصلی داستان و صحنه) و سپس بازنویسی داستان ها در داخل یک زنجیره زمانی است.
مطالعه کنید:  پرسشنامه تحقیق

مراحل انجام تحقیق روایی

همانند هر روش شناسی کیفی مبنا، رویکرد روایی هم نیازمند سرمایه گذاری عظیم زمان و منابع است. مراحل انجام تحقیق روایی با روش تحلیل کمّی را از این قرار بر می شمارد:

  1. جمع آوری داده ها
  2. به نوشتار درآوردن داده ها (در صورت لزوم)
  3. ایجاد نظام کدگذاری
  4. آموزش به کدگذاران
  5. کدگذاری داده ها

داده های روایی همچون انواع مختلف داستان با روش های متفاوتی جمع آوری می شوند. ازجمله، مصاحبه های نیمه ساخت یافته، زمینه یابی های نوشتنی، زمینه های کامپیوتری، مکالمات نوشتاری شده، روش های قوم نگاری و زمینه های کاربردی مانند درمان.

همانند تمامی تحقیقات، ملاحظات برای جمع آوری داده در مطالعات روایی بستگی به سؤال خاص تحقیق و طرح مطالعه دارد. شرکت کنندگان می توانند داستان های خود را روی کاغذ بنویسند، تایپ کنند یا به صورت شفاهی در مصاحبه بیان کنند. انتخاب روش، نیازمند دقت است و به سؤال تحقیق و نوع خاطرات مورد نظر بستگی دارد. صر فنظر از روش بیان داستان ها، داده روایی باید در آزمایشگاه یا شرایط پایش شده جمع آوری گردد تا دادهای با کیفیت حاصل شود.

نوشتاری کردن داده ها

 این بخش از تحقیق روایی بسیار وقت گیر است؛ به نوشتار درآوردن مصاحبه ای یکساعته به طور میانگین چهار ساعت وقت می گیرد. به تازگی نرم افزارهایی برای نوشتار نمودن فایل های صوتی و تسریع این فرآیند به کمک پژوهشگران آمده اند که بیشتر به زبان انگلیسی هستند اما نمونه های فارسی نیز موجود است.

روش های تجزیه و تحلیل گزارش های روایی

برخی پژوهشگران کلمه به کلمه روایت سخنان را بررسی می کنند. برخی دیگر با استفاده از برنامه های کامپیوتری به دنبال کلمات کلیدی در گفتمان طولانی داستان هستند.

روش کدگذاری

در این بخش به روش های کمّی نمودن داده کیفی با استفاده از روش کدگذاری در تحلیل روایت می پردازیم. همانطور که پیشتر نیز گفتیم برقراری پایایی در تحقیق کمی و روش کدگذاری از الزامات این روش تحلیل است که مطابق با سنت اثبات گرایی است. بی طرفی، ملازم و ذاتی تعریف پایایی است زیرا به حقیقتی بنیادین اشاره دارد که توسط ارزیاب های مختلف و آموزش دیده، ارزیابی و تعیین شده است و تحلیل یک فرد از داده کیفی عموما باید توسط تحلیل گری دیگر که او هم با سؤال و فرآیند تحقیق آشناست به دست آید. به عبارت دیگر، پدیده مورد نظر مستقل از کدگذاران وجود خارجی دارد و این نشانگر ثبات و تکرارپذیری پژوهش و از اصول روش تحلیل کمی است. هر چند این رویکرد در مسیر اصلی پژوهش های روانشناختی سابقه پذیرش و کاربرد طولانی دارد اما از سوی محققان با رویکردهای کیفیِ وابسته به پارادیم سازه گرایی به شدت مورد انتقاد واقع شده است.

 فرآیند کدگذاری

تعیین واحد تحلیل: برقراری پایایی در طول تحقیق انجام می گیرد و بیشتر حاصل یک فرآیند است و نه محصول و نتیجه تحقیق که در قالب ضریبی واحد در بخش روش شناسی پژوهش آمده باشد. نخستین قدم در این فرآیند، تعیین واحد تحلیل یا همان بخش هایی از داده کیفی است که کد به آ نها اختصاص داده خواهد شد. هر انتخابی که باشد، مشخص بودن واحد تحلیل از نخست الزامی است زیرا متضمن سازگاری فرآیند کدگذاری با سؤال های تحقیق و امکانپذیری تحلیل است.

وضع نظامنامه کدگذاری

 بنا کردن نظام کدگذاری از برجسته ترین چالش ها در فرآیند تحلیل روایت است. سه رویکرد اصلی در راستای این مهم، قابل اجرا می باشد:

یک نظام کدگذاری از پیش موجود، مانند نظام های کدگذاری پایایی مک آدامز

تغییر یک سیستم کدگذاری موجود، مانند کدگذاری نامه

 خلق نظام جدید، قدم نخست در فرآیند ایجاد نظام نامه ای جدید، آزمون سؤال تحقیق است و تعیین طرح کدگذاری که با موفقیت به سؤال تحقیق پاسخ دهد. طرح های کدگذاری عموما با دو روش بنا می شوند:

  • رویکرد قیاسی برگرفته از نظریه از بالا به پایین
  • رویکرد استقرایی برگرفته از داده از پایین به بالا

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “روایت پژوهی (تحلیل روایت)” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

محتوای علمی و فنی معتبر
انتقال روان و شفاف مفاهیم
انسجام مطالب
خدمات پشتیبانی

اسکرول به بالا